این مقاله تایید نهایی نشده است و صرفاً برای بررسی بصورت عمومی منتشر شده است. (غیر قابل استناد)
بنیهاشم، میرمحمود (10 خرداد ۱۳۳۷- 14 مرداد ۱۳۶۶)، فرمانده گردان علی اصغر لشکر ۳۱ عاشورا، نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
میرمحمود در روستای ساطیسُفلا از توابع شهرستان مشکینشهر استان اردبیل تولّد یافت. او نخستین فرزند خانواده و چهار برادر داشت. پدرش مرتضی، پاسدار، و مادرش رقیه مصطفوی، خانهدار بود. در ۱۳۴۸ ش دورۀ ابتدایی را در مدرسۀ روستای همجوار زادگاهش (روستای میزان) گذراند. میرمحمود در ۱۳۴۹ ش، به همراهِ خانواده به شهر تبریز (مرکز استان آذربایجان شرقی) مهاجرت کرد و همان سال در کلاس پنجم ابتدائی مدرسه قطران شهر تبریز ثبت نام و دورۀ ابتدائی را به پایان رساند. او در کنار تحصیلات ابتدائی، قرآئت قرآن کریم را نیز از مادرش فراگرفت. دورۀ راهنمایی را نیز در ۱۳۵۲ ش، در نوبت شبانه مدرسۀ پاسارگاد (وحدت کنونی) شهر تبریز گذراند. میرمحمود برای تأمین معاش خانواده، روزها در کارگاه قالیبافی کار میکرد و شبها به مدرسه میرفت. همچنین او در ۱۳۵۳ ش، سال اول نظری رشتۀ علوم انسانی را بهصورت متفرقه امتحان داد و قبول شد. ولی بهعلت اشتغال به کار، نتوانست ادامه تحصیل دهد (فرهنگ ...، ذیل نام؛ توکلی، ص 9-10؛ رستگاران، ج ۱، ص ۲۹۱).
میرمحمود بنیهاشم در ۱۳۵۴ ش، با دختر عمۀ خود، سَرَحناز بنیهاشم ازدواج کرد و حدود سه سال در خانۀ اجارهای پدرش در شهر تبریز زندگی کرد. حاصل زندگی مشترک میرمحمود و سرحناز دو پسر به نامهای میر ولی و میر علی، و نیز دختران دوقلو به نامهای فاطمه و زهرا است (رستگاران، ج ۱، ص ۲۹۱؛ توکلی، ص ۱۰).
میرمحمود در ۱۷ خرداد ۱۳۵۷، همزمان با اوج گیری انقلاب مردم ایران، عازم خدمت سربازی شده و در پادگان نیروی هوایی ارتش(پایگاه یکم شکاری مهرآباد) در شهرستان تهران مشغول خدمت گردید. او از ابتدای خدمت سربازی بهوسیلۀ پسرعموی مادرش، مصطفی موسوی (روحانی مقیم شهرستان قم)، وارد فعالیتهای انقلابی شد. میرمحمود دو برگ از اعلامیههای رهبر انقلاب، امام خمینی(ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها را، از طریق مصطفی موسوی از شهر قم دریافت نموده و مخفیانه به داخل پادگان آورده و یکی از اعلامیهها را بر دیوار آسایشگاه و دیگری را در محل تجمع سربازان نصب کرده بود. او از میان سربازان، یک گروه انقلابی تشکیل داده و فعالیتهای انقلابی چون پخش و نصب اعلامیههای امام خمینی(ره) در داخل و خارج از پایگاه یکم مهرآباد شهر تهران انجام میدادند. بنیهاشم بر اساس فرمان رهبر انقلاب از پایگاه یکم شکاری مهرآباد فرار کرد و به صف مردمِ انقلابی پیوست. او پیش از ورود امام خمینی(ره) به ایران (12 بهمن ۱۳۵۷)، جهت استقبال از ایشان به تهران رفت. اما بهعلت مشخص نبودن بازگشت امام خمینی(ره)، به شهر اردبیل برگشت. میرمحمود بنیهاشم پس از پیروزی انقلاب، مطابق تصمیم دولت موقت جمهوری اسلامی ایران، در ۱۵ خرداد ۱۳۵۸، گواهی پایان خدمت سربازی یکساله دریافت کرد (بنیاد شهید ...؛ توکلی، ص ۹، کارت ...).
میرمحمود بنیهاشم در ۱۳۵۷ ش به همراه خانواده از شهر تبریز به زادگاه خود، روستای ساطیسفلا بازگشت و مشغول کشاورزی شد. دو سال بعد، یعنی در ۱۳۵۹ ش عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اردبیل شد و به عنوان تکتیرانداز به منطقۀ جنگی شهرستان سردشت از توابع استان آذربایجان غربی مأموریت یافت. بنیهاشم پس از پایان مأموریت، به سپاه مشکینشهر برگشته و در واحد تبلیغات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این شهر مشغول خدمت شد. سپس در ۱۳۶۰ ش به جبهه جنوب کشور اعزام و در منطقه جنگی شهر مهران با نیروهای متجاوز عراقی به مبارزه پرداخت. او بهخاطر فرماندهی مدبّرانه جنگ در برابر پاتکهای ارتش عراق، مورد تشویق فرماندهان رده بالاتر قرار گرفت و همان سال برای زیارت خانۀ خدا، عازم کشور عربستان شد. بنیهاشم پس از بازگشت از مکّه، با سِمَتِ فرمانده گردان مالک اشتر تیپ عاشورا در عملیات بیتالمقدس که از ۱۰ اردیبهشت تا ۳ خرداد ۱۳۶۱ در جبهه جنوبی با هدف آزادسازی شهرهای خرمشهر و هویزه و جاده اهواز - خرمشهر اجرا شد، شرکت کرد (رستگاران، ص ۲۹۲؛ اطلس ...، ص ۴۹).
میرمحمود بعد از پایان مأموریتاش در جبهه جنوب کشور، به شهرستان مشکینشهر بازگشته و فرماندهی بسیج سپاه مشگینشهر را عهدهدار شد. او به عنوان اولین فرمانده سپاه مشکین شهر، در راهاندازی پایگاههای بسیج این شهر و روستاهای تابعه فعالیتهای به سزایی از خود نشان داد (رستگاران، ص ۲۹۲).
میرمحمود در ۱۳۶۲ ش، برای سومینبار به جبهه جنگ اعزام شد و با سمت جانشین فرمانده گردان سیّدالشهدا(ع) لشکر ۳۱ عاشورا در این عملیاتها شرکت کرد: ۱. والفجر ۲ در ۲۹ تیر تا ۱۲ مرداد ۱۳۶۲ در جبهه شمالی با هدف تصرف حاج عمران، تهدید چومان مصطفی و کنترل معابر تردد نیروهای نامنظم؛ ۲. والفجر ۴ در ۲۷ مهر تا ۳۰ آبان ۱۳۶۲ در جبهه شمالی با هدف تصرف دره شیلر و پنجوین؛ انسداد معابر تردد ضدانقلاب (رستگاران، ص ۲۹۳؛ اطلس ...، ص ۸۶ و ۹۰).
همچنین میرمحمود در عملیات خیبر که از ۳ تا ۲۲ اسفند ۱۳۶۲ در جبهه جنوبی با هدف عبور از هور و تهدید بصره از شمال انجام شد، با سمت فرماندهی گردان علی اصغر(ع)* لشکر ۳۱ عاشورا شرکت کرد و در این عملیات از ناحیۀ پا زخمی شد و در بیمارستان شهید بقائی شهرستان اهواز (مرکز استان خوزستان) بستری و پس از دو روز مرخص شد (همان؛ اطلس ...، ص ۷۲).
بنیهاشم در ۱۳۶۳ ش از سوی فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، مهدی باکری* بهعنوان فرمانده گردان قاسم(ع)* (معروف به گردان خط شکن) انتخاب گردید و در عملیات بدر که از ۲۰ تا ۲۶ اسفند ۱۳۶۳ در جبهه جنوبی و با هدف قطع جاده بصره – العماره و تهدید بصره از شمال انجام شد با سمت فرمانده گردان قائم(عج)* لشکر ۳۱ عاشورا شرکت کرد و در جریان این عملیات از ناحیه سر بهشدت مجروح شد که پس از مداوای سرپایی دوباره به گردان قاسم(ع)* برگشت و در عملیات والفجر ۸ که از ۲۰ بهمن تا ۱ اسفند ۱۳۶۴ با هدف تصرف فاو و تهدید بصره از جنوب انجام شد با سمت فرمانده گردان قاسم(ع) شرکت کرد (رستگاران، ص ۲۹۵؛ اطلس ...، ص ۷۳-74؛ توکلی، ص ۱۱)
بنیهاشم تمام سالهایی که در جبهههای جنگ حضور داشت بهجز چندبار، به مرخصی نیآمد و چنانچه در مرخصی به سر میبرد، بیشتر اوقاتاش را صرفِ ساماندهی پایگاههای مقاومت روستاهای دوردست و بازدید از خانوادههای شهدای شهرستان مشکینشهر و رفع مشکلات آنها میکرد (نباتیمقدم، ص ۲۱-23).
میرمحمود بنیهاشم در ۸ آبان ۱۳۶۵، در حین مأموریت تصادف کرد که این تصادف منجر به آسیب مهرههای کمری وی گردید و به همین دلیل، ۵ روز در بیمارستان شهدای آذربایجان شرقی (شهر تبریز) و مدتی نیز در خانهاش بستری شد و به همین دلیل از شرکت در عملیات کربلای ۵ باز ماند. اما برادرش میر مسلم بنیهاشم با سمت فرمانده یکی از گروهانهای گردان علی اصغر(ع) در این عملیات به شهادت رسید (رستگاران، ص ۲۹۷؛ توکلی، ص ۱۱-12).
میرمحمود بنیهاشم سرانجام در عملیات نصر ۷ که از ۱۴ تا ۲۳ مرداد ۱۳۶۶ در جبهه شمالی و با هدف حضور در شمال شرق سلیمانیه با تصرف دوپازا؛ انسداد معابر ضدانقلاب انجام شد، با سمت فرمانده گردان علی اصغر(ع) لشکر ۳۱ عاشورا شرکت کرد و در نخستین روز عملیات (14 مرداد ۱۳۶۶)، بر اثر اصابت گلوله به ناحیه سر و شکم به شهادت رسید. پیکر شهید پس از انتقال به زادگاهش در ۱۸ مرداد ۱۳۶۶ تشییع و در گلزار شهدای عاشورای شهرستان مشکینشهر دفن شد (رستگاران، ص ۳۰۳؛ اطلس ...، ص ۹۵؛ توکلی، ص 11؛ حسینی، ص ۲۰).
از بارزترین خصوصیات اخلاقی و رفتاری شهید میرمحمود بنیهاشم، علاوه بر پایبندی و تأکید او به اطاعت از فرماندهی؛ با نیروهایش مثل یک خانواده رفتار میکرد. او عاشق امام خمینی(ره) بود و اطاعت محض از امر ولایت فقیه را از وظایف مهم خود میدانست. او همیشه جلو نیروها حرکت میکرد، زیرا یگان خود را خانواده، و خود را نیز پدر آن تلقی مینمود. شهید بنیهاشم در میدان رزم با سخنان حماسی خود، روحیۀ شکستناپذیری را در جانهای بسیجیان میدمید و در هر نوبت از مأموریتها، شعار کوبندهاش را با صدای بلند و قاطع تکرار کرده و میگفت: «قافلۀ ما، قافلۀ از جانگذشتگان است. هرکه جانگذشته نیست، با ما نیاید» (نباتی مقدم، ص ۵۱-52).
در بخشی از وصیتنامه شهید آمده است: «راهی را که پروردگار عالم در قرآن کریم نشان داده، انتخاب کردهام، همان راهی که انبیاء و اولیای خدا و بهخصوص سیدالشهدا(ع) آن را طی کرده است. اگر این راه را نمیرفتم در غفلت بودم؛ چراکه پروردگار عالم در قرآن کریم در سوره توبه آیه ۱۱۰، جان رزمندگان اسلام را به بهای بهشت خریداری کرده است (توکلی، ص ۱۲).
مآخذ: اطلس جنگ ایران و عراق، فشرده نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ – 29 مرداد ۱۳۶۷، به کوشش: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۸۷ ش؛ آقابالازاده، مرتضی، رستگاران (سرگذشتپژوهی شهدای والامقام مشکینشهر) ج ۲، اردبیل: خط هشت، ۱۳۹۷ ش؛ بنیاد شهید، شم بازیابی ۱۱۲۳۲۳۸، موجود در حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل، سند مورخ ۱۳۸۱ ش، سند بش؛ توکلی، یعقوب، فرهنگنامه جاودانههای تاریخ، تهران: شاهد، 1382 ش؛ نیروی هوائی ارتش، کارت پایان خدمت سربازی، سند مورخ ۱۵ خرداد ۱۳۵۸، سند بش، موجود در اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل؛ فرهنگ اعلام شهدای استان اردبیل، به کوشش: بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۲ ش؛ توکلی، یعقوب، فرهنگنامه جاودانههای تاریخ، تهران: شاهد، ۱۳۸۱ ش؛ حسینی، میرصالح و مصطفایی، سعید، خلاصه خوبیها، اردبیل: ساوالان ایگیدلری، ۱۳۹۴ش؛ حسینی، میرصالح، گردان قاسم(ع) - عملیات کربلای ۵، اردبیل: ساوالان ایگیدلری، ۱۳۹۱ ش؛ حسینی، میرصالح، ولایت فقیه و رهبری در وصایای شهدای استان اردبیل، اردبیل: ساوالان ایگیدلری، ۱۳۹۴ش؛ نباتیمقدم، غلامرضا، تبسّمهای فیروزهای، تبریز: اختر، ۱۳۸۸ ش.
/علی محمدی/